مسعود اخوان کاظمی؛ پروانه عزیزی
دوره 11، شماره 43 ، مهر 1389، ، صفحه 73-100
چکیده
تحوّلات دهههای اخیر در حوزة روابط بینالملل، حاکی از اهمیّت یافتن نقش و جایگاه فرهنگ در روابط میان جوامع و کشورها است. در این دوره، دولتها تلاش میکنند به جای توسّل به شیوهها و ابزارهای سختافزاری ...
بیشتر
تحوّلات دهههای اخیر در حوزة روابط بینالملل، حاکی از اهمیّت یافتن نقش و جایگاه فرهنگ در روابط میان جوامع و کشورها است. در این دوره، دولتها تلاش میکنند به جای توسّل به شیوهها و ابزارهای سختافزاری خشونتآمیز و نظامی، از روشها و اهرمهای نرم فرهنگی و هویّتی برای دستیابی به منافع و اهداف خود در عرصههای منطقهای و بینالمللی استفاده نمایند. از اینروست که امروزه با اهمیّت یافتن و گسترش کاربرد واژة ژئوکالچر در عرصة روابط بینالملل شاهد انواع جدیدی از رقابتها در عرصة گسترش نفوذ فرهنگی قدرتهای منطقهای و جهانی هستیم.
ایران، با توجّه به تحوّلات اخیر و اهمیّت یافتن ژئوکالچر در عرصة بینالملل و مناسبات میان کشورها، میتواند با بهکارگیری بهینة موقعیّت، جایگاه، امکانات، فرصتها و ظرفیتهای فرهنگی خود، از وضعیّت موجود برای گسترش نفوذ فرهنگی و قلمرو تمدّنی خویش در مناطق وسیعی از جهان بهویژه در شبه قارّة هند استفاده نماید. جغرافیای فرهنگی ایران بسیار گستردهتر و فراتر از مرزبندیهای جغرافیایی و رسمی کنونی است و شعاع بسیار وسیعی را دربرمیگیرد. طی قرنهای متمادی، بخشهای وسیعی از آسیای صغیر تا بینالنّهرین، هند و آسیای میانه، تحت تأثیر فرهنگ و تمدّن ایرانزمین بودهاند و سیطرة تمدّنی ایران هنوز هم میتواند در بخشهای وسیعی از جهان، ظرفیت قابل توجّهی را در پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی و دیپلماسی عمومی و فرهنگی آن فراهم آورد.